نشسته بودند دور هم خرما می خوردند.
هسته خرماهایش را یواشکی می گذاشت جلوی علی(علیه السلام)
بعد از مدتی گفت: «پرخور کسی است که هسته خرمای بیشتر جلویش باشد.»
همه نگاه کردند. جلوی علی(علیه السلام) از همه بیشتر بود.
علی(علیه السلام) گفت: «ولی من فکر می کنم پرخور کسی است
که خرماهایش را با هسته خورده.» همه نگاه کردند. جلوی پیامبر هسته خرمایی نبود.
(کتاب الخزائن، ملا احمد نراقی)
علی(علیه السلام) گفت: «ولی من فکر می کنم پرخور کسی است
که خرماهایش را با هسته خورده.» همه نگاه کردند. جلوی پیامبر هسته خرمایی نبود.
(کتاب الخزائن، ملا احمد نراقی)